جدول جو
جدول جو

معنی خوش شیوه - جستجوی لغت در جدول جو

خوش شیوه
(خوَشْ / خُشْ شی وَ / وِ)
آنکه در نگاشتن روش خوب دارد. آنکه به نوع خوش می نگارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَشْ / خُشْ شُ)
مبارک. میمون
لغت نامه دهخدا
(نِ شَ / شِ)
خون مینا. کنایه از شراب انگوری
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ)
گاو یا چارپایی که شیر دهد و در دوشیدن آزار نرساند. خلاف بدشیر، طفلی که خوب شیر خورد و برای شیر خوردن آزار نرساند. خلاف بدشیر
لغت نامه دهخدا
(طِ پَ)
آنکه هرچه گویند فراشنود. اذن
لغت نامه دهخدا
باشگون، خجسته، باقدم، خوش قدم، سعد، شگون دار، فرخنده، مبارک، قدم دار، میمون
متضاد: بدشگون
فرهنگ واژه مترادف متضاد